English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8205 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
budget classification U طبقه بندی بودجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
capital budgeting U بودجه بندی سرمایه
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
denominations U طبقه بندی
assortments U طبقه بندی
low grade U کم طبقه بندی
sorting U طبقه بندی
assortment U طبقه بندی
classifications U طبقه بندی
classification U طبقه بندی
denomination U طبقه بندی
bracket U طبقه بندی
grading U طبقه بندی
systemization U طبقه بندی
taxonomies U طبقه بندی
divisions U طبقه بندی
stratification U طبقه بندی
division U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
typification U طبقه بندی
systemize U طبقه بندی کردن
taxonomist U متخصص طبقه بندی
classification U طبقه بندی پیام
pigeonhole U طبقه بندی کردن
vendor rating U طبقه بندی فروشندگان
layer U طبقه بندی کردن
route classification U طبقه بندی جاده ها
zootaxy U طبقه بندی جانوران
soil class U طبقه بندی خاک
speed rate increment U طبقه بندی سرعت
standardization U همگونی طبقه بندی
secret U طبقه بندی سری
secrets U طبقه بندی سری
service rating U طبقه بندی پرسنلی
nosology U طبقه بندی بیماریها
market grades and grading U طبقه بندی بازار
map classification U طبقه بندی نقشه ها
suborder U طبقه بندی فرعی
job classification U طبقه بندی شغلی
job classification U طبقه بندی شغل
layers U طبقه بندی کردن
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
classify U طبقه بندی کردن
classifying U طبقه بندی کردن
nondescript U غیرقابل طبقه بندی
aggroup U طبقه بندی کردن
accounting classification U طبقه بندی حساب
classified U طبقه بندی شده
unclassified U بدون طبقه بندی
classifies U طبقه بندی کردن
classifications U طبقه بندی پیام
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
categorised U طبقه بندی کردن
categorises U طبقه بندی کردن
classificatory U مربوط به طبقه بندی
categorising U طبقه بندی کردن
classification of soil U طبقه بندی خاک
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
categorize U طبقه بندی کردن
classification chart U نمودار طبقه بندی
classifiable U قابل طبقه بندی
categorized U طبقه بندی کردن
categorizes U طبقه بندی کردن
categorizing U طبقه بندی کردن
unclassified U طبقه بندی نشده
to categorize U طبقه بندی کردن
graduates U طبقه بندی کردن
rug classification U طبقه بندی فرش
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
harmonic division U طبقه بندی متناسب
graduating U طبقه بندی کردن
graduate U طبقه بندی کردن
class U طبقه بندی کردن رده
classified items U اماد طبقه بندی شده
glossography U طبقه بندی و شرح زبانها
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
topsecret U طبقه بندی به کلی سری
coinage U طبقه بندی بهای مسکوک
classed U طبقه بندی کردن رده
classes U طبقه بندی کردن رده
restricted data U اطلاعات طبقه بندی شده
brussels nomenclature U طبقه بندی تعرفه برکسل
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
integrade U [طبقه بندی داخلی کردن]
intergrade U طبقه بندی داخلی کردن
classing U طبقه بندی کردن رده
classified material U مدارک طبقه بندی شده
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
classified items U اقلام طبقه بندی شده
army genetal classification test U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
systematist U متخصص فائده سازی و طبقه بندی
agct U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
assort U طبقه بندی کردن مناسب بودن
classification yard line U سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
staple U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapling U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
appropriation U بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
unified soil classification system (uscs U نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently U مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating U طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
typed U ماشین کردن طبقه بندی کردن
type U ماشین کردن طبقه بندی کردن
resorted U جدا کردن طبقه بندی کردن
types U ماشین کردن طبقه بندی کردن
resorts U جدا کردن طبقه بندی کردن
resort U جدا کردن طبقه بندی کردن
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
grades U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
break down U تجزیه کردن طبقه بندی کردن
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
standardises U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardised U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
stratify U طبقه طبقه کردن
budget U بودجه
appropriation symbol U کد بودجه
budgeted U بودجه
budgets U بودجه
unfunded U بی بودجه
possibilities line U خط بودجه
budget line U خط بودجه
preliminary budget U بودجه ابتدائی
budget credit U اعتبار بودجه
preliminary budget U بودجه مقدماتی
budget constraint U محدودیت بودجه
capital budget U بودجه سرمایهای
budget surplus U اضافه بودجه
budget period U دوره بودجه
budget period U زمان بودجه
budget process U فرایند بودجه
operating budget U بودجه عملیاتی
budget process U مراحل بودجه
budgetary appropriations U تخصیص بودجه
budget expenditures U مخارج بودجه
budgetary control U کنترل بودجه
budget determinant U تعیین بودجه
budget execution U اجرای بودجه
budget deficit U کسر بودجه
budget deficit U کسری بودجه
budget data U اطلاعات بودجه
capital budget U بودجه تاسیساتی
cash budget U بودجه نقدی
Recent search history Forum search
2New Format
1A hero can affect on the people.
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3service times
1preppy
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1I want to add a meaning, but it doesn't fuction!
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
0مدولاتور طبقه اول
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com